#شفیعی_مطهر
بنا به پیشنهاد خردمندانه آقای دکتر سید محمد خاتمی - معمار بزرگ گفت و گوی تمدن ها - دنیا ، سال ۲۰۰۱ را سال « گفت و گوی تمدن ها » نامید و این برای میهن پاستانی ما افتخار بزرگی است.
عقلانیت بشر در آستانه هزاره سوم میلادی در برابر منطق این متفکر اسلامی سر تسلیم فرود آورد و برتری ایده « گفت و گوی تمدن ها » را بر تفکر « رویارویی تمدن ها » پذیرفت و یک بار دیگر به ما به عنوان پرچمدار فرهنگ و تمدن اسلامی امکان داد تا اندیشه « الاسلام یعلوا و لا یعلی علیه » را در عرصه عمل تحقق بخشیم .
امروزه دنیا ، ما (ايرانيان مسلمان) را به عنوان طراحان و پيشگامان منطق گفت و گو به رسميت مي شناسد. بنابراين زيبنده نيست كه ما در درون جامعه خود در عرصه گفت و گو ، ضعف و سستي داشته باشيم. متاسفانه به علت عدم نهادينه شدن فرهنگ گفت و گو ، مباحثه و تبادل انديشه در بين ما ايرانيان ، چه بسيار تعاريف گوناگون و متفاوت از يك مفهوم داريم.
به طور مثال مفهوم « حکومت دینی » موافقان و مخالفان بسیاری دارد . اگر ما بتوانیم تعریفی جامع و مانع و مشترک از آن ارائه دهیم ، چه بسا بسياري از موافقان و مخالفان به ديدگاه مشتركي برسند.
در اين زمينه تمثيل زيباي مولانا بسيار گوياست.
چهار نفر ( ايراني، عرب ، ترك و رومي ) صاحب مبلغي پول مشترك مي شوند. هر يك بنا به ميل و ذائقه خود پيبشنهادي دارند.
فارسي زبان پيشنهاد خريد « انگور » می دهد . عرب « عنب » ، رومی « استافیل » و ترک « ازوم » می خواهند . کار اختلاف بالا می گیرد و هیچ یک حاضر نیستند از مواضع قاطع ! خود عقب بنشینند. سرانجام کسی که با زبان هر چهار نفر آشنایی دارد ، در مي يابد كه هر چهار نفر يك چيز مي خواهند؛ اما چون از يك مفهوم تعاريف گوناگون دارند ، نمي دانند مصداق حرفشان يكي است. حال اگر هر يك از آنان درباره مصداق تعريف خود براي ديگران توضيح مي دادند ( هم گويش مي شدند ) اختلافشان حل مي شد.
البته من نمي خواهم اين مسئله را مطلق كنم و همه اختلافات فكري و محتوايي را در اختلاف الفاظ و تعاريف خلاصه كنم ؛ بل كه مي گويم چه بسا اختلاف ديدگاه هاي بسياري از افراد ناشي از اختلاف در تعاريف است كه خود ناشي از عدم نهادينه شدن فرهنگ گفت و گو است.
اخلاق چتري حفاظتي است كه بر همه هستي انسان سايه مي افكند و او را از لغزش ، افراط و تفريط باز مي دارد. فرهنگ گفت و گو نيز نياز به اخلاق دارد و جامعه اي كه مي خواهد از كانال ارتباطي گفت و گو به مبادله انديشه بپردازد ، ناگزير از رعايت اين اصول اخلاقي است.
عقل و خرد ابزار درك و فهم انسان است و او ناگزير است همه معارف و مفاهيم را با اين ابزار - كه عظيم ترين موهبت الهي است - بسنجد و بشناسد . ميزان رشد عقلي هر كس نسبي است و هر كس به اندازه رشد عقلي خود مي تواند بفهمد . از هيچ كس نمي توان انتظار داشت چون ديگران بفهمد و بينديشد.
بنا به آموزه هاي ديني ، هر مسلمان موظف و مكلف است كه با نيروي استدلال ، تفكر و تدبر ، به تفهيم و تفاهم بپردازد. گفت و گو مي تواند فرايند رشد عقلي را تسريع كند. جالب است كه آموزه هاي ديني ما گوينده را موظف مي كند كه به ميزان رشد عقلي انسان هاي مخاطب با آنان گفت و گو كند .
« کلم الناس علی قدر عقولهم » ؛
با مردم به اندازه عقل و خردشان سخن بگو.
چتر حفاظتی « اخلاق گفت و گو » ایجاب می کند که هر مسلمان با رعایت آن اصول با دیگر برادران و خواهران خود به گفت و گو و تبادل اندیشه بپردازد و از آفات آن خود را مصون دارد .
متاسفانه برخی « مناظره» دو اندیشمند را چون مقابله دو « بوکسور » می پندارند که هر یک می خواهند دیگری را با ضربات درهم کوبنده از میدان به در کنند . در حالی که هر مسلمان متخلق به اخلاق اسلامی موظف است که مناظره و گفت و گو را عامل رشد و کمال خود بداند. دو طرف مناظره در عرصه تکامل نه « رقیب » که « رفیق » یکدیگرند.
بر اساس حدیث شریف « المومن مرآه المومن » ، هر يك براي ديگري آيينه اي است كه او مي تواند سيماي انديشه ، شخصيت و هويت خود را در آن ببيند.
شهيد بزرگوار « زین الدین بن علی » مشهور به « شهید ثانی » در کتاب « منیه المرید » برای مناظره و گفت و گو ۸ شرط و اصل و ۱۲ آفت ذکر می کند .
در ادامه این بحث با بهره گیری این اصول و آفات به بررسی این بحث زنده و ضروری روز می نشینیم.
....ادامه دارد