دل دیدنی های شهر سرب و سراب(325)
من انسان هاي بزرگ را دیدم که در باره عقاید سخن مي گويند،
انسان هاي متوسط در باره وقایع
و انسان هاي كوچك پشت سر ديگران حرف مي زنند.
من انسان هاي بزرگ را ديدم كه درد ديگران را دارند،
و انسان هاي كوچك بي دردند.
من انسان هاي بزرگ را ديدم كه عظمت ديگران را مي بينند،
انسان هاي متوسط به دنبال عظمت خود
و انسان هاي كوچك عظمت خود را در تحقير ديگران مي بينند.
من انسان هاي بزرگ را ديدم كه به دنبال كسب حكمت هستند،
انسان هاي متوسط به دنبال كسب دانش هستند
و انسان هاي كوچك به دنبال كسب سواد .
من انسان هاي بزرگ را ديدم كه به دنبال طرح پرسش هاي بي پاسخ هستند،
انسان هاي متوسط پرسش هايي مي پرسند كه پاسخ دارد
و انسان هاي كوچك مي پندارند پاسخ همه پرسش ها را مي دانند.
ادامه دارد....
شفيعي مطهر
...و اينك تكمله هاي استاد باقري در ادامه مطلب:
من زندگی را رشته و ریسمانی دیدم که چرخ دنیا آن را کلاف می کند؛بنابراين کلافه نشو تا سر رشته را گم نکنی .
فکر آن باشد که بگشاید رهی
راه آن باشد که پیش آید شهی
اندیشه را دور خود اندیشه نپیچانیم ، رهایش کنیم تا برای ما راهی را باز کند .
من خواب ها و لذت های دنیوی را چون خوابیدن شخصی ايمن روی ریل های راه آهن دیدم.
هرکه سازد زین جهان آب حیات
زو ترش از دیگران آید ممات
مرگ
زود رس به سراغ کسانی خواهد آمد که می خواهند از جهان مادی برای خود مایۀ
حیات تهیّه کنند ، مقصود آن نیست که بر زمین دراز می کشند و چشمان را می
بندند و نفس نمی کشند ؛ بلکه برعکس ، غوطه ور در زندگانی و بی اعتنا به
اصول و ایده های انسانی و دارای جنب و جوش با حرارت تر از انسان هایی هستند که در
زمینه اخلاق و اصول شرافت قدم بر می دارند.
من هیچ گاه از پیروی مقلدانه و تقلید کورکورانه چیزی نياموختم، ولی از شکست خیلی چیزها فرا گرفتم .
(با الهام از سخن کازوبون)
محقق را مقلد چون توان گفت
که دانا تا به نادان فرق دارد
فرق
بسیار زیادی است میان کسی که حقایق را از دیگران گرفته منعکس می سازد و کسی
که خود حقیقت را با تلاش و کوشش و چشیدن شکست دریافته و مانند منبع چشمه
آبی که به دریا وصل است، سر تا پا فهم و درک می باشد.
وب سایت مثنوي من - مهرنوش باقري
آثار،سرودهها،مقالات،خاطرات و روزنوشتهای شفیعیمطهر