یکشنبه ششم بهمن ۱۳۹۲ - 7:22 - سیدعلیرضاشفیعیمطهر -
نقدواره استاد باقری درباره فرازهایی از دل دیدنی ها
من زنی را دارای مقامی منیع و جایگاهی رفیع دیدم که در برابر هیچ پسری زانو
نمی زند جز در برابر پسر خود،؛آن هم برای این که بند کفشش را ببندد
این گمان بد بدانجا بر که تو
می شوی در پیش همچون خود دو تو
موقعی که به خودتان بد بین و بد گمان باشید ، در مقابل انسانی مانند خودتان سر تسلیم فرود می آورید.
چه
روح بزرگی دارد مردی که شکست شخصیت و خم شدن قامت های دیگران را در مقابل
خود شکستی برای خود احساس کند !! چه سر بلند است آن انسان که پایین افتادن
سرهای آدمیان در روبه رویش سقوط خویشتن را به خاک مذلت تلقی کند و بگوید
وظیفه من سربلند کردن شماست ، نه پایین انداختن سر های آدمیان .
آثار،سرودهها،مقالات،خاطرات و روزنوشتهای شفیعیمطهر