چهارشنبه بیست و نهم مهر ۱۳۹۴ - 4:11 - سیدعلیرضاشفیعیمطهر -
#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(80)
غرور خود داناپنداری!!
* من شهرياري را ديدم كه همه توش و توانش براي « گفتن » بود ،نه«شنفتن»!!
او نه «بینشی» برای «دیدن» داشت ،نه «گنجایشی» برای « شنیدن » .
چون همه وجودش را «غرور خود داناپنداري !! » و «سرور خود خداانگاری!!» گرفته بود،
جایی برای « شنیدن » و « یادگرفتن » نداشت!!!
او«مفت، حرف» نمی زد؛ اما خيلي« حرفِ مفت» مي زد!!
....و سرانجام در میان « پیله های جهل مرکب» و«میله های غرور لبالب» جان داد!!
(#شفیعی_مطهر)