سه آذر جاودان و هزاران اخگر فروزان
(قسمت چهارم و پایانی )
(به بهانه ۱۶ آذر روز دانشجو)
#شفیعی_مطهر
«تضاد، مایۀ تکامُل و سرمایۀ تفاضُل است.»
این سخن لَعلی سُفته و اصلی پذیرُفته است که جملگی برآنند.
اصل وجود تکثّر و آزادی در عرصۀ اندیشه، لازمۀ رشد تفکّر و اندیشمندی است.
جوان دانشجو تنفّس در هوای حصار و فضای انحصار را برنمی تابد.
او پیوسته فضاهایی را می جوید که در آن بتواند رایحۀ هر اندیشه را ببوید.
جوانانی که می توانند انقلاب کنند، نیز خود می توانند اندیشۀ درست تر را انتخاب کنند.
سخنگوی نسل جوان کسی است که سخن دل جوان را بگوید.
اگر از«ریشه» با جوان«همسن» نیستیم، می توانیم در«اندیشه»، با او«همسان» باشیم.
زلال سخن باید از چشمۀ دل ما بجوشد، تا کام تشنۀ نوجوان آن را بنوشد.
رنگ ریا سیمای سخن را می آلاید و بر گوش جان ناگوار می آید.
هدایتگر ریا کار، نه در «بندِ تهذیب جوان» ، که «آرزومندِ تذهیب ایوان» است!!
تا جوان به مشی و مَنِشِ متولّیان «اعتماد» پیدا نکند، به سخنانشان «اعتقاد» نمی یابد.
کلید جذب جوان، جلب اطمینان اوست.
انگیزۀ غرب از تهاجم فرهنگی، جذب و جلب دل و دماغ جوانان ما نسبت به فرهنگ و تمدّن غرب است.
نه تنها فرهنگ غرب،بلکه هر قومی فرهنگ خود را برتر می دانَد و سایر اقوام را به خود فرامی خوانَد.
بنابراین بی هویّتی و از خود بیگانگی، دامی است که هر بیگانه آن را می گسترد.
وقتی که ما نمی توانیم اعتماد و اعتقاد نسل جوان را به باورهای اصیل جلب کنیم،چگونه انتظار داریم آنان بدون جنگ،در برابر یورش هر فرهنگ خود را نبازند و به بازخوانی فرهنگ و آیین بیگانه نپردازند؟
آن گاه ما جوان را به «اصالت» فرا می خوانیم، و او به «عدالت».
ما جوان را به کاوش در اندیشه می طلبیم، و او به برش از ریشه.
ما در شعار جوان را به تکریم شخصیّت فرامی خوانیم، ولی در رفتار به تحقیر هویّت.
ما در شعار و رفتار در تعریف شخصیّت جوان، نه اشتراک در «هدف»، که اختلاف در ارزش گذاریِ«شرف» داریم.
ما باید جوان را «تکریم» کنیم،نه این که او را «تسلیم» بخواهیم.
باید مردم و جوانان را «کریم و کبیر» بدانیم، نه «صغیر و حقیر» .
این، فرعون های مُتفَرعِن و خود کامگان مستکبرند که مردم را حقیر و ذلیل می خواهند، تا زمینۀ سلطه گری جابرانۀ خود را فراهم سازند.
فراعنۀ خودکامه ، مردمی تحقیرشده و بی هویّت می خواهند ، تا تنها کورکورانه اطاعت کنند.
«فَاستَخَفَّ فَوْمَهُ فَاَطاعُوهُ» (زخرف. 54)
شیوۀ استکباری: انسان فاقدِ حسِّ مسئولیت + تحقیر و استخفاف ← اطاعت کور کورانه
شیوۀ اسلام: انسان مسئول+ کرامت← اطاعت بخردانه
فرعون به مردم اهانت می کرد و کرامت و شخصیّت را از آنان می گرفت؛ آنان هم چون فاقد احساس مسئولیت بودند، جذب او می شدند و کور کورانه اطاعتش می کردند.
لذا خداوند، نه تنها فرعون را، که«قوم فاسق» او را نیز سرزنش می کند:
«اِنَّهُم کانوا قَوماً فاسِقین».
تا انسان از «اصالت» تهی نشود، به «اسارت» نمی رود.
امروز یغماگران اندیشه می کوشند تا جوان را از ریشه جدا کنند؛ زیرا رمز اسارت، بریدن از اصالت است.
روش ما باید عکس آنان باشد؛ یعنی اصالت را تقویت، و کرامت را تربیت کنیم.
شانزدهم آذرماه سالروز پرپر شدن سه آذر اهورایی و سه پیکارگر عرصۀ دانایی و روز دانشجو را گرامی می داریم .
در کوچۀ درس رهگذاریم هنوز
وین راه دراز می سپاریم هنوز
از اول ثبت نام سال ها می گذرد
ما واحد پاس نکرده داریم هــنوز!
از درگاه خداوند متعال برای همۀ دانشجویان ستم ستیز و استادان جهل گریز سلامت و موفّقیّت روزافزون آرزو داریم.
در کسب رضای حق موفق باشید
شما را چشم در راهم در گاه گویه های مطهر telegram.me/amotahar
آثار،سرودهها،مقالات،خاطرات و روزنوشتهای شفیعیمطهر